رادیو آن سالها:
«شنوندگان عزیز توجه بفرمایید ... این صدای انقلاب است ... »
ترجمه به فارسی:[بخور بخور و بکش بکش شروع شد تا می تونین از اونایی که می خواین انتقام بگیرین. کی به کیه؟! بالاخره انقلابه دیگه...]
تلویزیون این سالها:
« اینست دستاوردهای انقلاب : دستاورد دو هزار دویست و شصت و چندم : ... به پاس اینهمه دستاورد فردا همگی با هم در راهپیمایی...»
ترجمه به فارسی [اونایی که هنوز بهره ای از انقلاب نبرده اند بجنبن جیباشونو از پول ملت پر کنن معلوم نیس تا کی وقت داشته باشیم هااا... از ما گفتن ...]
***
پرشین بلاگ یادتون نره
گزارشگر شبکه خبر به آرامی نزدیک مرد مسنی می شود دوربین با حرکتی آرام و حرفه ای نمای نزدیکی از مرد را به تصویر می کشد. صدای گزارشگر: در آستانه حضور مردم شهید پرور در انتخابات به سطح شهر آمده ایم تا نظرات آنها را جویا شویم ... سلام. شما در انتخابات شرکت می کنید؟
مرد گلویی صاف می کند و می گوید: بسم الله الرحمن الرحیم رب الشهداء و الصدیقین... بله من برای حفظ کیان مملکت و حفظ خون پاک شهدا در انتخابات حضوری فعال خواهم داشت.
گزارشگر پیروزمندانه تشکری می کند و به سمت خانم محجبه ای که روبروی مغازه ای ایستاده حرکت می کند. دوربین روی چهره زن زوم می کند. گزارشگر سئوالش را تکرار می کند. زن شروع به پاسخ گفتن می کند. صدایی سخنان زن را نا تمام می گذارد: کات ... خانم رحیمی صمیمی تر جواب بدین... خودتون باشین لازم نیست بازی کنین ... سه ... دو ... یک … دوباره می گیریم...
http://sepehr61.persianblog.com
بله بازم من....